دختری در شنزار

باید از این پروسه جدابشیمیاکه قاطی جادوگرا بشیمشرک به خداست،چیز عادیهدنیاست دیگه،دنیای مادیهپول نداریم ما گاز بکشیمچقدر دیگه خدا باید ناز بکشیمنه دست غیبی،نه حرف عیبینه جوی آبی،نه حتی خوابیسرده به خدا خونه گور یخواگذارش به خدامقصرش هرکی هست + نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم اسفند ۱۴۰۲ ساعت 10:29 توسط ندا دارباز  |  دختری در شنزار...

ماکه بیکاریم نوشتیم یک اثرآن یکی گوید نکن جانا خطرپاچه خواری روزگارش شد تمامزودبیا سامان بده،داری زمامجامعه ریل زوالش رو به پیشاینقدر آقا نزن خنده به ریشتوبیا اندیشه ای در کار کنزودباش با مفسدان پیکار کنماهم اینجا باخیال خود بسازتا توانی در زمان خود بتازچندسالی میشود وقتت تمامیا در غسالخانه ای یا در حمامگر که کوتاهی کنی در حقمانعالم اینجا محضر حق بی امانمیخوری چوب خدایت بی صداروزگاری هست خاموش این ندا۰شاعر ندادارباز + نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم اسفند ۱۴۰۲ ساعت 10:33 توسط ندا دارباز  |  دختری در شنزار...